جمعه, 24 تیر 1401
کد پست : 1281
بازدید : 457
دیدگاه : بدون
آخرین خبرها هنوز یک کلنگ و یک اعتبار و یک کار عملی صورت نگرفته است

پل درودگاه نمایشگاه مسئولین نیست!!

روز 19 تیرماه 1401 خبری مسرت بخش رسید! طبق معمول با تغییرات مدیریتی، آمدن مسئولین وقت استانی و شهرستانی به روستای ما آن هم برای بازدید از پلی که بیش از پنجاه سال از عمرش می‌گذرد! موجب دلگرمی مردم زحمتکش و شریف درودگاه شد. اما... از این همه بازدید هنوز یک کلنگ و یک اعتبار و یک کار عملی بدست نیامده است!

روز 19 تیرماه 1401 خبری مسرت بخش رسید! طبق معمول با تغییرات مدیریتی، آمدن مسئولین وقت استانی و شهرستانی به روستای ما آن هم برای بازدید از پلی که بیش از پنجاه سال از عمرش می‌گذرد! موجب دلگرمی مردم زحمتکش و شریف درودگاه شد. اما... از این همه بازدید هنوز یک کلنگ و یک اعتبار و یک کار عملی بدست نیامده است!

 

 این در حالی است که دوام و قوام این پل کهنسال و سالخورده، بیشتر به دلیل صبر و بردباری، نجابت و اخلاص زنان و مردان درودگاهی بوده که در سرما و گرما ساخته شده است، و باز از روی نجابتش تا به امروز خم به ابرو نیاورده هر چند رنگ و رخساری به چهره ندارد و با ذکر و دعا رهگذران را عبور می‌دهد!

 

باید به مسئولین وقت گوشزد کرد که این پل را زنان و مردان درودگاهی با دستانی خالی اما پر برکت و با مساعدت و همکاری نماینده وقت دشتستان و اردوی عمران ملی پیش از انقلاب با زحمات شبانه روزی ساخته‌اند و بازدید نمایشگاهی از این پل فقط مردم روستای ما را و این پل را عذاب می‌دهد و دیدن این پل و نشان دادن زخم‌هایش به یکدیگر و آمدن و رفتن‌های گاه و بی‌گاه، بر دردهایمان می‌افزاید.

 

 البته مردم روستای ما با این پل خاطرات تلخ و شیرین زیادی هم دارند، وقتی که کلنگ آن زده شده و زن و مرد جشن‌ها برپا کردند، آنگاه که با اطمینان خاطر از روی آن گذر کردند و به سفر رفتند، آنگاه که فرزندان روستا چشم انتظار پدر و مادری از سفر زیارتی بودند، آنگاه که چشم به راه نور دیده و فرزندی بودند، آنگاه که فرزندان خود را برای دفاع از خاک میهن گروه گروه با چشمان اشک آلود و با دلی با ایمان به خدا به جبهه اعزام می‌کردند و منتظر آمدنشان بودند و آن روزهای غمبار که چشم به راه پیکرهای پرخونشان به روستا بودند و باز هم چشم‌هایی که کنار پل روستا میزبان آزادگان، ایثارگران و جانبازهایی بودند که به روستا بازمی‌گشتند، چه روزها و شب‌هایی که پل روستا در زمستان با آمدن باران از چشم‌هایمان ناپدید و غرق در سیلاب می‌شد، و ما دلتنگش می‌شدیم اما همان دستان خالی و پربرکت برای روستا نگهش می‌داشت، و خلاصه اینکه همه نسل‌های درودگاهی چشم به این پل داشتند تا خبر خوشی بدهند که همه به هوش باشید که عزیزی که چشم انتظارش بودید الان روی پل است و در حال آمدن به سمت روستا می باشد. اصلا خبر نزدیک شدن به پل و روستا، یعنی نزدیک شدن به زندگی و امید و امیدواری .!

 

و همین خبر کوتاه کافی بود که دل مردم روستایم شاد شود... ولی سالهاست خبر خوشی نیامده، پل کهنسال به خواب عمیق رفته، آن مردم و آن نسل سازنده پل، یکی یکی از میان ما رفته‌اند و پل روستا تنها و تنهاتر شده و امروز واقعا به نمایشگاهی تبدیل شده تا زخمهایش را به رخ بکشیم و برایش آه و ناله سر بدهیم! ای وای برما! حالا با نوای بلند به مسئولین عرض می‌نماییم « پل درودگاه نمایشگاه نیست!»

امید زاهد 24 تیرماه 1401 

.

 

 

درباره نویسنده

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0

دیدگاه (0)

کسب رتبه 0 ستاره ، از 5 ستاره ، از مجموع 0 نظر ثبت شده
هنوز هیچ دیدگاهی ارسال نشده است.

ارسال دیدگاه

  1. ارسال دیدگاه به عنوان مهمان ثبت نام یا ورورد به ناحیه کاربری.
امتیاز به این پست:
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک موقعیت شما
لطفا کد امنیتی زیر را وارد کنید
امروز : یکشنبه, 16 ارديبهشت 1403 17:28 ب ظ